برای مینا

چندیست باز چشم به راهم برای تو

در راه عشق، هم قدم و پا به پای تو

ادامه نوشته


با خاطری شکسته مرا آشنا مکن

این درد مسری است مرا مبتلا مکن

ادامه نوشته

فـــــــــــــــــــــر یــــــــــــــــــاد

ای ماه با صدای قشنگت بیا بخوان


یک چند هم برای دل آشنا بخوان

ادامه نوشته

درتنهـــــــایی

دارد غروب میشودومن درانتظار


 درجای جای خاطره ها برسرقرار

ادامه نوشته

دیدم به چشم خویش همین چندروزه من


این ماجرای شوم دراین گوشه ازوطن

ادامه نوشته

نسیم یک لبخند

دلم گرفته برای نسیم یک لبخند

دلم گرفته از این روزگار پرترفند

ادامه نوشته

دلتنگی

شبیه شیشه ی رنگینِ روی انگشتر

    کسی، مباد هیچ کسی مثل من چنین بی بر

ادامه نوشته

تبریک


با شادمانی از ارتقاء شهر راز  به عنوان مرکز شهرستان

وحدت راز وجرگلان امیدوارم زیر سایه ء همکاری

وهمیاری رازیها باملت عزیز ترکمن  وکرد ها وترکها

وهمهء آنهایی که به سربلندی این شهرستان تازه تاسیس

می اندیشند پیشرفتهای خوبی نصیب این شهرستان مرزی

کردد  به امید آن روز

باغ پربود ازشم گلها؛گل سرخی که بس معطّربود


ساز میزد به باغ چوپانی ؛ساز اوهم چه روحپروربود

ادامه نوشته

چند دوگانی

 

1)   زبان به کام کشیدم دلم بهانه گرفت

 

 

     بهانه های جگر سوزوعاشقانه گرفت

ادامه نوشته